هفته گذشته سایپانیوز به نقل از جواد سلیمانی، مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا، از آغاز پروژه تولید نخستین خودرو شاسیبلند آفرودی خبر داد. شاسیبلندی که به گفته سلیمانی با «نشان ایرانی» و «بومیسازی شده» در داخل کشور تولید میشود.
سایپانیوز همچنین عکسی با کیفیت پایین از خودرویی قهوهایرنگ را ضمیمه خبر کرد. تا نمایی نهچندان دقیق را از محصول نهایی ارائه دهد. ساعاتی پس از انتشار این خبر، رسانهها و خبرنگاران مستقل از طریق مطابقت دادن عکس مذکور با تصاویر خودروهای چینی، متوجه شدند که سایپا میخواهد فودی لندفورت را با نشان خودش تولید و عرضه کند.
این رسانهها با جستجو در منابع چینی توانستند به مشخصات فنی، تجهیزات رفاهی و نتایج آزمون ایمنی لندفورت دسترسی پیدا کنند. بهطوریکه مشخص شد این خودرو تنها سه ستاره ایمنی از موسسه انکپ چین دریافت کرده. همچنین فاقد سامانه کنترل پایداری یا ESP است.
پس از انتشار این اطلاعات و با موجی که از سوی رسانههای مستقل به راه افتاد، سایپا واکنش نشان داد. این شرکت با جملاتی مثل «این میزان خیالپردازی برای یک خودرو، پیش از تولید نهایی شگفتآور است» یا «تخریب پیش از تولید این خودرو از سوی حامیان واردات قابل درک است» رسانهها، کارشناسان و خبرنگاران مستقل را به خیالپردازی و حمایت از واردات متهم کرد.
این شرکت حتی در انتهای بیانیه خود از حقش برای «پیگیری و شکایت از افترا و تهمتهای این افراد و رسانهها» سخن به میان آورده.
بازنشانی یا بومیسازی؟
معمولاً شرکتها برای بازاریابی بهتر و فروش بیشتر، محصول جدیدشان را که چندان شناخته شده نیست، با لوگو و نشان دیگری عرضه میکنند. در اینجا هم با توجه به اینکه خریداران ایرانی، محصولات شرکت فودی را نمیشناسند، میبایست نشان دیگری انتخاب میشد تا ناشناخته بودن برند به فروش محصول ضربه نزند.
پس گروه سایپا تصمیم گرفت مثل عرضه زوتی Z300 با نام «سایپا آریو» این شاسیبلند را هم با نام «زامیاد تیوان» به بازار عرضه کند.
کاری که سایپا انجام داده و میدهد، اصطلاحاً «بازنشانی خودرو» یا Rebadging نام دارد. عملی که در دنیا به شکلهای مختلفی انجام میشود؛ مثلاً رنو تالیسمان در بازار کره جنوبی با نشان سامسونگ و نام SM6 به فروش میرسد.
اما سایپا در بیانیه خود میگوید که این خودرو «با درصد بالای بومیسازی و داخلیسازی قطعات و با تکیه بر توان و دانش فنی مهندسان و متخصصان گروه سایپا» به بازار عرضه خواهد شد.
بنابراین سوالاتی برای مردم و خبرنگاران ایجاد میشود که مستلزم توضیح هستند: خودرویی که محصول یک شرکت چینی است، چطور میتواند با تکیه بر دانش مهندسان ایرانی تولید شود؟ اساساً بازنشانی یک محصول چه دانش مهندسی خاصی میخواهد؟
آیا این همان واردات و مونتاژ قطعات منفصله با درصد مشخصی از داخلیسازی که وزارت صمت اجبار کرده نیست؟ چرا درصد بومیسازی را اعلام نمیکنید تا شائبهای در تولید این خودرو نباشد؟
سایپا فودی لندفورت را میشناسد؟
مسئلهای که باعث شده فودی گیت تا این حد برای روابط عمومی سایپا دردسرساز شود، جملات و عباراتی بود که در خبر اول و بیانیه پسازآن آمده.
برای مثال سایپا در بیانیه خود گفته که مدیران و مهندسان سایپا در جلسات داخلی و فنی درباره مشخصات و قیمت آن صحبت نکردهاند، چراکه این خودرو در حال تعیین و بررسی کارشناسی است. اما آنطور که در سایت رسمی شرکت فودی آمده، لندفورت در چهار نسخه مختلف قابل سفارش است و در قویترین نسخه از موتور 2 لیتری میتسوبیشی بهره میبرد که 215 اسب بخار قدرت دارد.
در ادامه بیانیه سایپا میگوید: «منتقدان برای محصولی که هنوز تجاریسازی نشده خیالپردازی و بدون هیچ مبنای قانونی و کارشناسی، قیمتهای میلیونی و میلیاردی مطرح و اعلام میکنند.» طبق اطلاعات وبسایت فودی، قیمت پایه این خودرو از 108,800 یوآن شروع میشود و در بعضی رسانههای چینی اعلام شده که بهای گرانترین نسخه به 163,800 یوآن میرسد.
بهعبارتدیگر با یوآن 4300 تومانی که از تبدیل نرخ دلار در صرافی ملی به دست آمده، قیمت فودی لندفورت در بازارهای جهانی بین 470 تا 705 میلیون تومان است اما اگر مواردی مثل تعرفه واردات قطعات، دستمزد کارگران، هزینههای سربار، بهره بانکی و هزینههای فروش را به آن اضافه کنیم، بین 20 تا 40 درصد به قیمت نهایی اضافه میشود و بعید نیست که با این وضعیت نوسان نرخ ارز شاهد قیمتی میلیاردی برای لندفورت تولید داخل باشیم.
بااینوجود عجیب است که یک خودروساز داخلی از قیمتگذاری و مشخصات فنی محصولش مطلع نباشد. شاید بد نباشد از مدیران این شرکت پرسید چرا انتشار اطلاعات سایت شرکت فودی را «خیالپردازی» مینامند؟
مغالطه، شگرد قدیمی خودروسازان
حالا که مشخص شده فودی لندفورت مسئله بااهمیتی است، سایپا منتقدان را پیش از صدور حکم قاضی به حمایت و نفع بردن از واردات خودرو متهم کرده.
درحالیکه لپ کلام منتقدان این است چرا باید چنین حجمی از سرمایه و وقت صرف خودرویی شود که نهتنها شناخته شده نیست بلکه به گفته رسانههای چینی، کیفیت و ایمنی پایینی هم دارد؟ چرا وقتی میتوان با همین قیمت محصولی بهمراتب بهتر تولید و عرضه کرد، سایپا باید با یک شریک گمنام رابطه داشته باشد؟
در روزهایی که خودروسازان داخلی با زیان انباشته دستبهگریبان هستند و کیفیت محصولاتشان روزبهروز پایینتر میآید، آیا مردم حقی در اعتراض به سیاست شرکتهایی که با پول آنها اداره میشود ندارند؟
اینکه یک شرکت با توسل به بیانات مقام معظم رهبری درباره حمایت از تولید ملی به دنبال مبرا کردن خود از ایراداتش باشد، مغلطه است. چنین شرکتهایی باید بدانند که فساد و ناکارآمدی هم مورد نکوهش رهبر انقلاب قرار گرفته و میبایست با پیروی از سخنان ایشان، محصولی باکیفیت و مناسب تولید کنند و بدون هیچ مشکلی به دست مصرفکننده برسانند.
طبق آخرین گزارش شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران که در مردادماه منتشر شد، بیشتر محصولات دو خودروساز داخلی نمرات پایینی به دست آوردهاند.
مدیران و مسئولان این شرکتها باید بدانند که راه پیشرفت و بهبود کیفیت از مغالطه و اتهام زدن به دیگران نمیگذرد و میبایست به جای تهدید منتقدان، از نظراتشان استفاده کنند.